در مورد اشتباهات #افشین_پرورش
افشین پرورش-نامی که بسیاری او را رسوا کننده سو استفاده کننده گان جامعه ی هنری ایران میشناسند.صفحه ی کانال او به این نام است:(پروژه ی شناسایی و معرفی یغماگران فرهنگی ادبی و دانشگاهی ایران)..بیشتر رسوا سازی های افشین پرورش به کمک سرویس جستجوی عکس گوگل انجام می گیرد:(گوگل ابزاری به موتور جستجو گرش اضافه کرده که به کمک آن می توانید عکسی رو از کامپیوترتان بر روی گوگل آپلود کنید ، سپس گوگل از روی مشخصات آن عکس مثل رنگ بندی و ابعاد و تعداد پیکسل ها و … جستجو می کند و عکس های مشابه را در اینترنت پیدا می کند.در این صورت شما در هنگام مواجه شدن با یک عکس مشکوک به راحتی می توانید هویت آن عکس را در گوگل پیدا کنید و متوجه بشوید که عکس مورد نظر واقعا به چه کسی تعلق دارد ، هویتش چیست و یا اینکه عکس های مشابه را پیدا کنید)
در اینجا ضمن تشکر از زحمات وی در راستای تعالی جامعه هنری و کمک به حفاظت از ثروت هنری ایران می خواهم به چند اشتباهی که به نظر من این روز ها در رفتار او بیشتر مشاهده می شود پرداخت کنم.وی در یکی از پست های اخیرش نویشته:(درحال خواندن نقدهای مثبت و سراسر تحسین برانگیز بر آثار برخی از هنرمندان جوان هستم. این نقدها در #تندیس ، #حرفه_هنرمند، #هنرآنلاین ، #شرق ، #اعتماد و.. منتشر شده است. خودم را جای "مخاطبان" می گذارم. مسلما علاوه بر اینکه مسحور سواد و آگاهی منتقدان می شوم ، بیتاب دیدن آثار بی بدیلی می گردم که هنر ایران را به گفته ی ایشان دچار تحولی شگرف کرده است. به سراغ آثارشان می روم. مجموعه به مجموعه... شگفت زده و مات و مبهوت با کارهایی روبرو می شوم که یا اینکه چنان بی ارزش و بی کیفیت اند که اصلا نمی شود به آنها لقب "اثرهنری" داد...) در اینجا این سوال مطرح می شود آیا افشین پرورش برای تشخیص آثار بی کیفیت سواد و صلاحیت و تخصص کافی را دارد؟ .وی در ادامه پس از ایجاد یک جو کاملا جهت گیری شده قضاوت را به مخاطبانی می سپارد که بیشتر آن ها تحت تاثیر این جو پیش رو قرار گرفته اند و بیشتر آن ها در یک نقاشی به دنبال چیزی بیشتر از برانگیخته شدن احساساتشان به واسطه ی عینیت و شبیه کشیدن نیستند .آن هم به شکل مبتذل و بدون جستجوی دیگر موارد نقاش گونه در اثر.(سند این پاراگراف ایرادات گرفته شده اثر در نظرهای گذاشته شده در پیج ایشان است.) اشتباه بعدی افشین پرورش متهم کردن تمام اساتیدی است که برای یک جاعل اثر هنری استیمنت نوشته اند .حال اینکه ممکن است آن استاد با تکنولوژی رابطه ی خوبی نداشته باشد و از امکان جستجوی گوگل برای اطمینان از جعلی نبودن آن آثار استفاده نکرده باشد.شاید به آن جاعل انقدر اطمینان داشته که پیگیر این مساله نشده ..و مواردی از این دست محتمل است.
و در آخر استفاده مغرضانه از متن های همسو با تفکرات خویش به عنوان #نقد برای زدن تیر خلاصی!
در به اصطلاح نقدی که افشین پرورش از جانب « #شهریار_یغمایی, » در مورد آثار #اشکان_صانعی در صفحه خود منتشر کرده گفته شده:( ما نمی دانیم که تحت تاثیر عامل دیگری هم بوده.../...استفاده از مواد مخدر و خلاقیت تحت تاثیر مواد مخدر تجربه ی جدیدی نیست. امر جدیدی هم نیست.../... معتقدم که از هویت فردی زیر تاثیر هیچ مخدری نمی شود فرار کرد.../...حشیش و کراک و شیشه و کوکائین و تریاک و هروئین هم که به وفور یافت می شود. پس باید انتظار یک موج عظیم را داشته باشیم که البته "قسمتی" از آینده نقاشی ایران را رقم خواهد زد.../...اما آثار آقای "اشکان صانعی" خیلی ابتدایی هستند و تکراری. توان لازم را برای اینکه چنین جنبشی را به راه بیندازد، را ندارند.../...نظرم این است که یکجورهایی همان هنر روانگردان است. البته هیچ اصراری نیست که بگویم نشئه بوده و نقاشی کرده. اگر هم بوده، جنس بد دستش داده اند. بهتر است ساقی اش را عوض کند. )
آیا آقای پرورش در رابطه با تهمت و توهین مصرف مخدر و بودن در حالت نشئگی در زمان خلق اثر مدرکی ارائه داده؟
نویسنده می گوید :(اما آثار آقای "اشکان صانعی" خیلی ابتدایی هستند) اما هیچ دلیلی برای ادعای خود ارائه نمی کند!آیا این متن یک نقد است؟من که اینطور فکر نمی کنم.
#پوریا_حسن_زاده
No comments:
Post a Comment